سلام عزيز .خوبي ؟خسته نباشي .
هركسي بايد جاي خودش باشه .تو هم همينطور شايد اگه محمد خان الان بود نميتونست از خوبيهاي ديگران به اين قشنگي تعريف كنه .اميدوارم هميشه تندرست و صاف بموني
به اميد ديدار مجدد خدانگهدار
چشماي عاشقم ستاره پوش دلم براي ديدنت مي جوشه وقتي که اين ستاره ناتمومه بي تو نفس کشيدنم حرومه .. حرومه حرومهبرات نوشتم خطي عاشقونه که يادگاري پيش تو بمونهبمونه بمونه پيشت بمونه من ميدونم کي بود نگاتو دزديد برگوشه اي نشست و ساده خنديد من که بدون تو پر از هراسم بدون تو سايه شده لباسم چشماي عاشقم ستاره پوش دلم براي ديدنت مي جوشه وقتي که اين ستاره ناتمومه بي تو نفس کشيدنم حرومه .. حرومه حرومهبرات نوشتم خطي عاشقونه که يادگاري پيش تو بمونهبمونه بمونه پيشت بمونه من ميدونم کي بود نگاتو دزديد برگوشه اي نشست و ساده خنديد من که بدون تو پر از هراسم بدون تو سايه شده لباسم ....
آپم و منتظرم تا با نوشته هاتون ستاره بارون كنين وبلاگمو يا حق
يک وقت و روزگاريآوازه خوني مي خوندصداش تو قلب مردم لحظه به لحظه مي مونداز عشق و از صداقت از عالم رفاقتاز خوبي و از احساساز لاله و گل ياسمي خوند براي مردم از عشق و مهربونيقصه مي گفت به اونا از عشق آسمونيمي خوند و دلخوشم بود از خوندنش به مردمنذاشتنش بخونه بمونه پيش مردمنمي خواستن بمونه حسوداي زمونهچه تهمت ها که گفتن تا که اصلا نخونهنمي خواستن که باشهبمونه تا هميشهبمونه تا دوباره کنده بشه از ريشهاما خدا باهاش بودشاهد قصه هاش بوداومد و در پناهشآوازه خون بزم خوندخدا مي خواست که باشهبخونه و بمونهحسود روسياه کرد اون نه خود زمونه...
با من باش
براي رضايت دلي
که در گرفته ترين ناحيه بارانيش بارها
روييده اي.
محتاط! از چشمانت ميسرايم.
بي آنکه بخواهم فاش ميشوم
بي آنکه بدانم دل مي بندم
من به عشق ناگزيرم تو به ـ سفر ـ
فرصتي نمانده.
برايم حرف بزن شعر بخوان سرخ بکار.
براي آمدنت که هيچ
براي بدرقه ات
مريم چند شاخه ميميرد...
حك شده روي بال جبراييل
يا ابا الفضل بو تراب دخيل
به نام او كه هر چه كرديم به چشم كرمش زيبا بود