داداش عزیزم.. محمد جان.. بدون تا اخرین لحظه وداع با زندگی در چشمانم. خانه خواهی داشت.و تو بهشت چشمانم هستی.
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ.
کار ما شاید اینست که در افسون گل سرخ شناور باشیم.
پشت دانایی اردو بزنیم. بسوی ادراک فضا. رنگ.صدا . پنچره. گل نم بزنیم.
آسمان را بنشانیم.میان دو حجای هستی.
ریه را از ابدیت پر و خالی بکنیم.
بار دانش را از دوش پرستو به زمین بگذاریم.
نام را باز ستانیم. از ابر . از چنار . از پشه. از تابستان.
سوی پای تر باران به بلندی محبت برویم.
در به روی بشر. نور . و گیاه. و حشره. باز کنیم.
کار ما شاید این است که میان گل و نیلوفر و قرن. پی آواز حقیقت برویم.
پی آواز حقیقت برویم
سلامی دوباره به رویش.گل وجودتان. دوستان عزیز..
تقدیم. به شما دوستان گل..و کسی که خیلی دوستش دارم..
و تقدیم به برادر شهیدم.. محمد قهرمانی
کاش هر چی صدای از تو در زمین بلند است....
با هر چه دریا هر چه دل می آمیخت..
کاش همهء ظرف ها لبریز از صدای تو ترانه می خواندن.
فرصت ها از دست رفته است.دل ها از دست رفته اند.
دستهایت بر سر بامها بکش . تا آسمانی تر شوند.؟
من هنوز زمینیم.؟؟
مثل علف کوچکی که لابلای گلها گم شده است.؟
مثل غباری که روی آیینه نشسته است.
من هنوز کوچکم اما نام بزرگ تو مدام بر زبانم می چرخد.؟
و از مقابلم می گذرد.؛؛
روی دیوارها. و حصارها.روی کتابها و مدادها.عطر تو پخش شده است."
دستم را روی اشیاء می کشم و عطر تو زیر پوستم می رود.؟
ای عزیز مهربانم مگذار روزها در دخمه های فراموشی حبس شوند.؟"
مگذار چشم های من نادیده گرفته شوند ""
من انسوی ابدیت را در نگاهت دیده ام."؟
من آن سوی پروانه ها را کشف کرده ام".
من گل عشق تو راروی رودخانه ها گرفته ام.
درست نیست کسی که یک عمر در خیابانهای خیال تو قدم زده است و آواز خوانده است.
در روز نیاز سکوت تو را ببیند.؟
صدایم کن.
صدایم کن که دلم دارد به انتها می رسد.؟"
همچو باز آشنا در دست تو پر می زنم
گه چو کبوتر پر زنان آهنگ بام ات می کنم.
گر غایبی هر دم چرا آسیب بر دل می زنی
ور حاضری پس من چرا در بسته یادت می کنم
نوری به تن که از دلم نور در دل تو روزنی
زان روزنه دوزدیده من چو مه پیامت می کنم.
تو کعبه ای هر جا روم قصد مقامت می کنم
هر جا که هستی حاضری از دور بر ما ناظری
شب خانه روشن تر شود.
چون یاد نامت می کنم..
بنام آفرینندهء سرزمین مهر.
خداوندی که راستی نیکی و درست اندیشی را به ما آموخت.
و گزینش آزاد را همراه با خرد و
مهرورزی برایمان محیا ساخت. .
و خداوندی که آسمان را سقف ما و زمین را وقف ما نمود.
و به ما اموخت تا چگونه مهر را هیجی کنیم..
و فرس باستانی خویش را پاس بداریم.
از او سپاس گذاریم. و به خدمتش سر فرود می آوریم
عزیزان. گل..باز تا دیداری. و درودی دگر..صفای شما عزیزان جان...شاد باشید.یک بقل.. تقدیم. شما. عزیزان.
بازدید دیروز: 3
کل بازدید :126815