سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهترینِ برادرانت، کسی است که به حق، برای تو بسیار خشم گیرد . [امام علی علیه السلام]
نازنین غزل غزل داد
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  •       سلام

     

                      روز پدر

     

                                  مبارک..



    عزت اله قهرمانی ::: شنبه 94/2/12::: ساعت 1:49 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    دلم..دور از خواب این همه دیوار گرفته است
    هیچ وقتی از این روزگار من این دیوارهای بی دریچه را دوست نداشتم
    هیچ وقتی از این روزگار من این همه غمگین نبودم؟
    راستش را بخواهید. زاد روز من اصلا شب و دیوار و گریه نداشت؟
    ما همان اوایل غروب قشنگ رو به اسمان اشنا می رفتیم و
    صبح زود باز با خود افتاب بر می گشتیم.؟
    لحاف شب از سو سوی ستاره سنگین بود ما خوابمان می برد.
    ما میان همان گفت و لطف خدا خوابمان میبرد.
    ما ارزش روشن رویا را نمی دانستیم ?کسی قطره های شوخ باران رانمی شمورد؟
    تن اسمانی اب هم ابی بود  و  ما به دیدن باران و اینه عادت کرده بودیم؟
    یکی یکی می امدیم حرف میزدیم نگاه می کردیم.
    چم و راز لحظه ها را می فهمیدیم تا شبی که ناگهان آئینه شکست؟
    و سکوت از کوچه خاموش کلمات به مخفیگاه..گریه رسید؟
    حالا سهم من از خواب ان همه خاطره..چهل و شش سال و چند چم و هزار رازه.. نگفته است.؟؟
    و حالا من در کنج خانه ..و تو روبه راهی دور.به بوی لحظه های هر چه بود یا نبود.؟
    به نوجوانی نجیب جوشش غروب. روی گونه های بی گناهی بلوغ به لحظه نگاه ناگهانگی
    به ان نگاه ناتمام. به ان سلام خیس سرخورده .
    به بوی لحظه ها به آی روزگارهای حسرت دروغگی..
    غم فراق دلبری به خواب ندیده همیشه بی وفا ؟
    به جور کردن سه چهار بیت سوزناک زورگی؟.
    به رفت و امد مدام بادها و یادها و مرور صفحه سفید خاطرات خیس.
    آه
    به ناگاه سرم به سخره سکوت خورد.
    اینجا اخر دنیاست.
    بدرود



    عزت اله قهرمانی ::: جمعه 92/3/31::: ساعت 1:21 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    گل تقدیم شما

    سلام معلم اخلاق و صبوری
    سلام نبض مهربانی و صداقت
    ای که تمام افق های باز را تو نشانم دادی
    محبت و مهربانی را چه خوب میشناختی
    واز پلکهایت نبض مهربانی شروع.
     تا هوای صاف سخاوت دستانت
    تا ریشه هست جوانه باید زد
    تابستان رسید وباز یاد تو دارد. روزهایم را اتش میزند
    ابر نیستم اما  هوای تو .چشمانم را بارانی میکند
    دیگرتا همیشه  در وجودم
    چیزی شبیه عطر حضور تو کم است
    سالگرد شهادتت. سردار سخاوت .
    محمد جان برادر خوبم ...مبارک
     روحت شاد و یادت جاودان
    برادرتگل تقدیم شما



    عزت اله قهرمانی ::: پنج شنبه 92/3/9::: ساعت 10:40 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    و حالا در میانه و کمر کش مسیر خداوند.گل تقدیم شما

    به همون دو راهی معروف حق و باطل رسیده ام.

    که نقشه و نشانیش در کوله بار و نشانی که از تو دارم خوب خوب پیداست

    و روشن تر از روشن .گل تقدیم شما

    و روشنی این راه نعمتی شایسته شکر است که هدایت و سعادت در انتهای ان است

    و حالا که خداوند .گل تقدیم شما

    منم و انتخاب راه حق و شکر نعمت هدایت تو  و باز پس گیری کوله بار و نشانی

    از همسفر ناشایست  بد اندیش که میخواهد به نشانی باطل نشان تو را گم کنم

    ونعمت هدایت وسعادت را کفران کنم.گل تقدیم شما

    و من که امیدوار به حمایت و هدایت چون تو مهربان خداوندی .

    راه از بی راه این دو راهی باز خواهم شناخت

    و به سویت خواهم امد.گل تقدیم شما

    خداوندنزدیک استگل تقدیم شما



    عزت اله قهرمانی ::: شنبه 91/3/20::: ساعت 5:18 عصر
    نظرات دیگران: نظر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 2
    بازدید دیروز: 2
    کل بازدید :125768
    >>لوگوی وبلاگ من<<
    نازنین غزل غزل داد

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<